عشق پیچیده پارت اول
مرینت : روی زمین خیس نشسته بودم نامه پدرمو باز کردم نوشته بود 👈🏻 سلام دخترم میدونم با خوندن این نامه ازم دلخور میشی ولی لطفا درکم کن مجبور بودم به مرور زمان میفهمی چرا اینکارو کردم. ولی بلاخره یه روزی باید میفهمیدی . تو یه برادر داری (مرینت: چیییی😨 من یه برادر دارم؟؟؟!!!!) و تو باهاش ملاقات داشتی اون مارسله. مارسل برادر واقعی تو هست ولی وقتی یکساله بود اونو پیش مادر من که بهت گفتم مرده فرستادیم به خاطر اینکه اون موقع ما وضع مالیمون خراب تر از الان بود اون یک سال از تو بزرگتر هست و ۱۵ سالشه . اون موقعی که مامان مرد رفت کار کرد . هم کم خرج من بود هم مامان بزرگت